آخرعاقبت نفهمدیم که کار های کدخدا ازروی ابتکارخودشان است یا تقلید ی است ازکارهای دیگران. تااین رییس جمهور آقای احمدی نژادآمده توی تلویزیون ومصاحبه ای نموده ،ایشان هم پایشان راتوی یک کفش کردند که بنده هم باید کارهای انجام گرفته ی روستا وامورمعلقه وموانع موجود را ولو ماهانه به سمع ونظرمردم بالامحله وپایین محله میان محله برسانم .شورای محله ابتدا چندین سنگ به این بزرگی زیر پای کدخداانداختند ولی دیدند سمبه ی کدخدا پرزورتراست؛ راضی شدند، در سالگرد انتخاب کدخدا با چنین برنامه ای موافقت نمایند . تکیه محل پرشدازمردم وکدخدا هم با سروتیپی متفاوت وارد شده ودرجایگاه خویش نشست وحرف هایی زدکه نبایستی می زد....
درقسمت هایی ازسخنانش عنوان داشتند:"اکنون دومین سالگرد تقسیم آب به طور مساوی بین مردم است.ازهمان ابتدابا طرح این جانب مخالف می کردند ومی گفتند مشکلاتی زیادی رادربرخواهدگرفت ولی دیدید که بحمدالله کاربرخلاف میل مخالفان به پیش رفت .حتی دراصل طرح تغییراتی ایجاد شد وآن طوری نبودکه مامی خواستیم. ظرف دوسال هشتادلایحه برآن افزودند .الان هم می گویم که تقسیم منابع دیگرروستاهم باید براساس طرح های این جانب انجام گیرد واین تنهاراهی است که می توانیم درمقابل روستای همجوار که ازاساس بامامخالف هستند؛ ایستادگی کنیم .....ماآمد یم ثروتی راکه دردست چندنفربوده، بین همه تقسیم نمودیم حالا دادبعضی ازآقایان درآمده که فلان شده وبهمان شده...این ها با مخالفانمان هم صداشدند اگرمسئولین روستای همجوار علیه روستا ی ما کاری انجام دهند مانیز راه روستا به شهررا بالکل خواهیم بست.....این جانب ازخودم تعریف نمی کنم ولی درظرف این دوسال به اندازه ی چهارکدخدا کارکردم .وضع مردم روستا دگرگون شده ،حتی دوتاتلویزیون رنگی نداشتند الان همه دارند .توی روستا یک ماشین هم وجودنداشت ولی بابرنامه ریزی وتولید وطرح های این جانب چندین نفرصاحب خر صاحب اتومبیل شدند.اسامی مفسدین اقتصادی رادادیم به شورا ولی تا حالا برخوردی نشد.فرستادیم به پاسگاه ،دیدیم سرشان توی یک خمره است!کاری نکنید که مردم ازشما روی برگردانند .انشاءالله مردم درانتخابات آتی برای انتخاب کدخدا تصمیم شان راخواهندگرفت وبردهنشان خواهندزد ....."
هرچندکدخدا حرف هایی زد که نمی شودهمه آن ها راعنوان کردولی جلسه باحواشی زیادی همراه بود:
*آن جایی که کدخدا فرمودند: وضع مردم نسبت به گذشته بهترشده ،کارتن خواب های روستا صدایشان درآمدوچندنفرشان جیغ وفریادکشیدند.
*درطول سخنرانی کدخدا چندتن ازطرفدارانش به به وچهچه می گفتند.
*چندین بارصدای بلندگوقطع ووصل شد.
*مش تقی ازاعضای شورا درطول سخنرانی همواره نیش خندی برلب داشت.
* دراواسط سخنرانی گروهی به نام گروه فشاربالامحله که نمی دانیم وابسته به چه قشری بودند وازکجا تغذیه می شوند ؛قصد برهم زدن سخنرانی راداشتندکه با شعار طرفداران کدخدا متواری گشتند.....
.: Weblog Themes By Pichak :.